آمدی در شهر زشتی ناگهان نایاب شد
آمدی و رفته رفته خوب بودن باب شد
نبض ساعت کند می زد، حال لحظه خوش نبود
آمدی و لحظه هایم لحظه لحظه ناب شد
من نمی گویم که چشم تو چه با من کرده است
پیش چشمان تو دریا از خجالت آب شد
من تو را بوسیدم و آرام رعد و برق زد
آسمان عکسی گرفت و بوسه ی ما قاب شد
تا حواسم پرت شد از آبشار موی تو
سمت آغوش نجیبت روح من پرتاب شد
چشم بستی، ماه آمد چادر شب را کشید
بر سر خورشید خواب آلوده؛ وقت خواب شد
پخش آنلاین دانلود آهنگ محمدرضا منصوری به نام آمدی متن آهنگ